آغاز نمودند.در این میان بوسون، نقاش و شاعر زبر دست،به تکامل این شیوه نتیجه بخشید.نوشته هایی متفاوت و فارغ از فلسفه ونمایش موکد اشارتها. جملات و اصطلاحات او انقدر آراسته بود که هیچ همتائی پیدا نکرد.او نابغه ای بسیار مستعد بود بطوری که می توانست با شرح صحنه ای آرام، احساسی فرا جاودان از یک چشم انداز خلق کند.اشعاراوتوصیفی هستند اما غالبا آرایشی تخیلی به واقعیت ها می داد.بدین معنی که او بیشتر به شرح ذات و درون موجودات می پرداخت تا به ظاهر آن. نقش کاملا زیبای دستورات زبانی در سروده های او، شاعران زیادی را مسحور و مفتون خود کرد و تاثیر بزرگی بر هایکوی امروزی گذاشت.هرچند، نوشته های او تعلق عمیقی به دستورزبان ژاپنی دارد که برگرداندن آنها را به دیگر زبانها دشوار می نماید.
از نوشته های او:
هوا سوسو می زند
پروازی سپید
از حشره ای ناشناس
مزرعه را شخم بزن
بیحرکت ناپدید می شود
بادباک شناور است
در گوشه ای از آسمان
آنجا که دیروز شناور بود
شب کوتاه تابستان
قطره ی شبنم
بر پشت کرم پرموی درخت
خزه نجوا می کند
هر بار که گلهای شمشاد می افتند
بیدار بمان!
می گوید:او اکنون خوابیده است
شب سرد پائیزی...
چهار یا پنج مرد می رقصند در یک دایره
بالای سرشان،
ماه درصدد افتادن است
از نوشته ی:ریو یتسویا(Ryu Yotsuya)
برگردان :اسم مهم نیست